به گزارش راهبرد معاصر؛ مترجم استراماچونی که وظیفه اصلیاش در زمان حضور او تحلیل دادههای GPS بود، قطعاً حرفهای ناگفته زیادی برای زدن دارد. یوسف دانشیار میداند در ماجرای استراماچونی و استقلال دقیقاً چه گذشت و چه اتفاقاتی افتاد، اما چند بار تأکید میکند الان زمان گفتن یکسری چیزها نیست...
آقای دانشیار از استقلال جدا شدید؟
بله، من آقای مجیدی را ندیده بودم و به تمرین رفتم تا همه چیز را تحویل دهم. با ایشان هم صحبت کردم. به من گفت بمان، چون به هر حال با این سیستم کار کرده بودم و از بازیکنان شناخت کافی داشتم. گزارشهای GPS را کامل انتقال دادم و بعد گفتم نباشم بهتر است. میخواهم برای حضور در یک دوره آموزشی به خارج از کشور بروم. از طرفی برای اینکه حرفی زده نشود و مشکلی پیش نیاید، تصمیم به جدایی گرفتم.
چه حرفهایی؟
دروغ.
درباره استراماچونی؟
نه، درباره خودم. چون من از روز اول که آمدم این حرفها بود.
اصلاً چه شد استراماچونی شما را به استقلال برد؟
من تجربه کار با تیم امید را داشتم ولی از طرفی مدرس GPS هم هستم. به جز صالح مصطفوی که خودش دوره دیده، بقیه را من در ایران آموزش دادهام. خلاصه با پرس و جو به من رسیدند و بعد رفتم برای مصاحبه. صحبت کردیم و آقای استراماچونی گفتند بیا. ببینید، چون من از درون باشگاه نبودم و آنها نقشی در انتخابم نداشتند، از اول نسبت به حضورم موضعگیری داشتند. حتی دروغهایی درباره من به مربی میگفتند.
یعنی چه چیز میگفتند؟
اینکه گزارشها و اطلاعات GPS را نمیدهم یا درست نمیدهم. ولی آقای استراماچونی من را شناخته بود. به من میگفت این حرفها را پشتسرت پیش من زدهاند ولی نگران نباش، چون تو را میشناسم.
از داخل باشگاه با شما مشکل داشتند؟
بله.
چه کسی؟
اسم نیاورم بهتر است. آنها در باشگاه بودند و هستند. استراماچونی پای آنها را از تیم قطع کرد و حتی اجازه نمیداد در تمرین حاضر شوند. فردای روزی که آقای استراماچونی رفت، این آدمها دوباره نزدیک تیم شدند. استراماچونی قدرت داشت که این افراد را کنار بگذارد. ببینید من هم آدمی نیستم که کسی بخواهد دروغ بگوید یا دخالتی کند و ساکت باشم. جواب میدهم و این باعث میشود حاشیه درست شود. به خاطر همین نمیخواستم عاملی باشم که استقلال بخواهد سر آن ضربه بخورد.
شاید به خاطر نزدیکی شما به استراماچونی یکسری سوء برداشتها به وجود میآمد.
خود آقافرهاد که از این بابت مشکلی نداشت. ایشان حتی با استراماچونی در ارتباط هستند. رابطه خیلی خوبی با هم دارند. خود فرهاد از ته دلش دوست داشت بمانم. ممنون ایشان هستم ولی برای خودم و همینطور شرایط تیم بهتر بود که نباشم.
شما در حال حاضر با استراماچونی در ارتباط هستید؟
بله، کم و بیش ارتباط داریم ولی خیلی صحبت خاصی نمیکنیم.
الان که از استقلال جدا شدید، میگویید چه اتفاقی افتاد که استراماچونی نیامد؟
ایشان خیلی دوست داشتند به استقلال برگردند. یکشنبه گذشته هم قرار بود بیایند. کارهای تیم را انجام میدادند. حتی بین اعضای کادر فنی تقسیم کار کرده بودند. یک نفر را مأمور نقل و انتقالات کردند، درباره کمپ زمستانی و همینطور بازیهای دوستانه برنامهریزی داشتند. بنای استراماچونی بازگشت به استقلال بود.
به چه دلیل او نیامد؟
اجازه بدهید زمان بگذرد. الان اجازه ندارم درباره این مسئله صحبت کنم.
خیلیها تصور میکنند استراماچونی پول را گرفت و نیامد؛ این یعنی خلاف وعدهای که داده بود.
من باید سمت حق را بگیرم. اگر چیزهایی که در رسانهها نوشته شد را کنار هم بگذارید، به این نتیجه میرسید که استراماچونی نیامد ولی اینطور نبود. یکسری جزئیات مطرح هست که اگر مردم بفهمند، حق را به استراماچونی میدهند. الان واقعاً زمانش نیست که بخواهم در این باره صحبت کنم. کادر جدید آمده. تیم باید به این کادر عادت کند. درست نیست من بخواهم یکسری حرفها بزنم و جنجال به راه بیفتد.
استراماچونی هم به همین دلیل سکوت کرده؟
بله، استراماچونی دوست ندارد برای استقلال حاشیه درست شود. الان هم پرونده طوری بسته شده که واقعاً زمانش نیست که ایشان یا من بخواهیم حرفی در این باره بزنیم. من هم اگر بخواهم چیزی بگویم قطعاً باید با ایشان هماهنگ کنم ولی ترجیحش این بوده سکوت کند.
پس ایشان حرف زیادی دارد.
بله، حرفهای زیادی دارد. هواداران هم صفر و صدی نگاه نکنند. خودشان را جای استراماچونی بگذارند. کیست که بعد از این موفقیت و نتایج دوست نداشته باشد بیاید؟ استراماچونی دوست داشت برگردد و تیمش را قهرمان کند. من هم اگر بخواهم چیزی بگویم ممکن است نظرات شخصیام با آن قاطی شود. به صلاح باشگاه هم نیست که بخواهم چیزی بگویم.
منبع: خبرورزشی